شعر | "باران دریازاده‌ام من"

باشگاه نویسندگان خبرگزاری رسا | شاعر: علی مؤیدی

باران دریازاده ام من

ای شهرِ صدها قرن مُرده، ای خفته در تابوتِ آهن
ای چون مترسک رفته بر دار، پوشالیِ پشمینه بر تن

از مرگ خود برخیز و بنگر! آواره ی آزاده ام من
ای ریگ زار تشنه بشنو! باران دریازاده ام من

من خانه ای در کوه دارم، همسایه ام گل، مرکَبم باد
سجّاده ای از دشت دارم، آب وضویم رود آزاد

ای شهرِ پوشالی! مخوانم، تا کی به موج از خواب گفتن؟!
در مذهب آزاده ننگ است، با مردگان در خاک خفتن

بی خانه ام تا بعد سرما، از راه برگردد بهاری
آواره ام تا همچو خورشید، از شرق برخیزد سواری

آواره ام می خوانی! آری! کاشانه ام آتش گرفته است
خاموشی امّا چند قرن است، من خانه ام آتش گرفته است.

گفتنی است، گروه "شعر و ادب" خبرگزاری رسا به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز کرده است.

 در "عصرانه شعر فجر فاطمی" که 16 بهمن از سوی خبرگزاری رسا برگزار شد، شاعران حوزه علمیه در گفت‌و‌گو با مدیران این رسانه حوزوی، پیشنهادات خود را جهت پوشش مطلوب فعالیت فضلای شاعر و نویسنده بیان کرده اند.918/ی703/س